پرسش :
حكمت و فلسفه غريزه جنسي در انسان چيست و درباره آن بيشتر توضيح دهيد؟
شرح پرسش :
پاسخ :
حكمت غريزه جنسى در بشر:استمرار و بقاى موجودات زنده برخوردار از حكمت و فلسفهاى است كه در اصل وجود آنان بوده است و آفريدگار جهان آن را از دو راه عملى مىكند:
1- از طريق تغذيه و رساندن مواد لازم به بدن براى جايگزينى آنچه از آن به تحليل مىرود.
2- از راه لقاح.
اولى موجب بقاى ذات و خود موجود است و ديگرى وسيله استمرار نوع در بستر زمان است. در اين ميان، حيوانات اصولاً توجهى به ضرورت بقا ندارندو تنها براساس غريزه عمل مىكنندو انسانها هم ممكن است بر اثر غفلت و يا نداشتن ا نگيزه ماندن، در پى عملى شدن عامل بقاى خود نباشند و اين اهمالكارى، قطعا به انقراض نسل آنها خواهد انجاميد.
بدين جهت خداوند حكيم و مهربان، ميل به تغذيه وجنس مخالف را در وجود آنان قرار داد تا اين كه آنها از خوردن و آشاميدن و لقاح، احساس لذت كرده و به انگيزه ارضاى اين خواست طبيعى خود، نسبت به اين دو عمل اقدام كنند و به موجب آن همواره در صدد اجراى عامل استمرار وجود خويش باشند.
- نيرومندى غريزه جنسى:قدرت و قوت بسيار غريزه جنسى و ميل به خوردن و آشاميدن در بشر و تأثير فراوان و غير قابل انكار آن در چرخه زندگى او و نقش بنيادى و بسيار قوى آن در شكلدهى به شخصيت و رفتار و افكار او و سمت و سوىبخشى به تحركات فردى و اجتماعى او قابل انكار نيست و بدين جهت و بر همين مبنا دو مكتب «فرويديسم» و «ماركسيسم» در عرصه حيات فكرى بشرى پديد آمد و هر يك از دو مكتب با بزرگ كردن بيش از حد هر كدام از آن دو خواسته طبيعى و اصالت دادن به آن، همان را پايه و اساس شخصيت و حيات بشرى قرار داده و ساير نيازها و اميال او را بازتاب و برآيندى براى آن به شمار آورد.
در اين ميان غريزه جنسى از قدرت و نيروى فزونترى برخوردار است و حكمت آن هم شايد به جهت وجود زحمات و رنجهايى باشد كه بر اثر اين غريزه براى مرد و به ويژه زن، در باردارى و تربيت و تأمين فرزند پيش مىآيد.
- خطرات شهوتگرايى:ميل به لقاح كه در اصل آفرينش به جهت تأمين بقاى موجودات زنده، در نهاد آنها به وديعت سپرده شد، آن گاه كه در اختيار بشر قرار گرفت، با سوء استفاده از آن، در جهت هلاكت و تباهى او نيز به كار رفت.
اين غريزه، اگر رها شود، همچون موريانه كه بىرحمانه بر درختان تناور هجوم مىآورد و از درون آن را پوك و تهى مىسازد، جسم و جان آدمى را به تحليل برده و رفته رفته به ويرانى و سقوط مىكشاند.
اين غريزه چنانچه در اختيار هوا و هوس بشر قرار گيرد، بلايى كه بر مغز و اعصاب و قواى جسمى و روانى او وارد مىكند به گفته يكى از عالمان سترگ اخلاق و تربيت همچون كارگزار ستمگرى است كه رييس حكومت او را، مطلقالعنان بر جان و مال مردم مسلط كند و او به تدريج تمامى اموال آنان را به زور از صاحبانش گرفته و به مصرف خود رساند وآنها را در بدبختى و دريوزگى رها سازد. ولى اگر تحت فرمان عقل و خرد باشد و مطيع آن گردد، بسان كارگزار عادلى است كه ماليات را عادلانه از مردم مىگيرد و ساير اموال آنان را براى خود آنها باقى مىگذارد و در نتيجه هم دستگاه حكومت اداره مىگردد و خدمات آن متوقف نمىشود و هم مردم به زندگى عادى خود ادامه مىدهند و بدينسان نه تنها غريزه جنسى با وجود سلطه عقل بر آن، اشباع خواهد شد بلكه ساير قواى بدن نيز سالم مانده و با نشاط به وظايف مربوط به خود خواهند پرداخت(جامعالعسادات، ج 2، ص 10).
شهوت جنسى، غريزهاى بسيار مقتدر و بىرحم است كه اگر با بىبند و بارى پيروى شود، تمام قواى انسانى را مقهود خويش مىسازد. نيروى جسمانى و مغز و اعصاب را به سرعت رو به تضعيف ميبرد، ذهن را مسموم، انديشه را مغشوش و قدرت تصميمگيرى و اراده بشرى را تباه مىكند.
پيروى بىبند و بار از اين غريزه، همت آدمى را پست، فكر را نزديكنگر و محدود و شخص را در مواجهه با مشكلات حيات و فراز و نشيبهاى آن ناتوان و عليل مىكند و قلب را كه مىتواند حرم خداوند و جايگاه او گردد، به لانهى شيطان و جولانگاه ابليس تبديل مىسازد.
سخن گرانبهايى از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه آن حضرت فرمودند: «پس از خود از سه چيز بر امت خود نگرانم: گمراهى و انحراف پس از معرفت و هدايت؛ حوادث و وقايع گمراهكننده و شكمبارگى و شهوترانى»(همان، ص 4).
خطر تهاجم فرهنگى و تجاوز به مرزهاى اعتقادى و معنوى ما كمتر از حمله به مرزها و حدود جغرافيايى نيست، كه به مراتب از آن حساستر و مصيبتبارتر است. مقابله با متوليان و لشكريان تهاجم فكرى، همچون مبارزه با متجاوزان ارضى، ضرورت قاطع دارد، استقامت و صبر مىخواهد، قربانى و شهادت لازم دارد، سلاح و مهمات و نقشه و تدبير مىطلبد.
سلاح اين ميدان، اسلحه گرم و سرد نيست، حربه آن، دانش و بصيرت و تقواست كه مسلح شدن به آن، جز با روىگردانى از شهوتپرستى و بىبند و بارى ميسر نيست.
- راه حل اصلى بحران:تعبير از غريزه جنسى و آثار آن بر شخصيت جوانان به «بحران» قلمپردازى و يا بزرگنمايى نيست، بلكه حقيقتى است روشن، براى همه كسانى كه شخصيت جوان را به خوبى مىشناسند و يا خود جوانند و يا دست كم دوران جوانى خود را كم و بيش به ياد دارند.
ابتدا گفتيم حكمت از غريزه جنسى استمرار و بقاى نوع بشر است و لذا سالمترين، بايستهترين و مطلوبترين نوع مواجهه با آن و بهترين راه حل مقابله با آن، ازدواج و نكاح مشروع است. انسان با نكاح به موقع و در وقت نياز - بىآن كه به ديرى يا زودى آن فكر كند - به مقبولترين و كاملترين صورت خود به نيازمندى خويش پاسخ مثبت مىدهد و پيش از آن كه به عواقب و پىآمدهاى آزاردهنده و فشارهاى غريزه به دنبال آن عقدههاى روانى دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن كاسته است و قبل از آن كه انرژى انباشته آن از وجودش سرازير شود و دامنش را آلوده كرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبيعى و مشروع بىاضطراب و نگرانى - فرو نشانده است و اين نخستين توصيه دين در اين مورد است.
رسول اكرم(ص) مىفرمايند: يا معشر الشباب! من استطاع منكم الباه فليتزوج...اى جمعيت جوانان هر كس از شما توانايى ازدواج دارد ازدواج كند...(مستدرك الوسائل، چاپ قديم، ج 2، باوبا مقدمات نكاح، ص 531، ح 21).
از حضرت صادق(ع) روايت شده است كه فرمودند: جاء رجل الى ابى عليه السلام فقال له: هل لك من زوجة؟ قال: لا فقال ابى: ما احب ان لى الدنيا و ما فيها و انى بت ليلة و ليست لى زوجة. ثم قال: الركعتان يصليهما رجل متزوج افضل من رجل اعزب يقوم ليله و يصوم نهاره. ثم اعطاه ابى سبعة دنانير ثم قال: تزوج بهذه. ثم قال ابى: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: اتخذوا الاهل فانه ارزق لكممردى به محضر پدرم - كه درود خدا بر او باد - رسيد، آن حضرت به او فرمود: آيا همسرى دارى؟ عرض كرد: نه! پدرم فرمود: من دوست ندارم همه دنيا و آنچه در آن است از آن من باشد در حالى كه يك شب را بىهمسر، سر به بالين گذارم! سپس فرمود: دو ركعت كه مرد زندار به جاى آورد بهتر است از مرد بىهمسرى كه شبش را به نماز قيام كند و روزش را با روزه تمام كند. آن گاه پدرم هفت دينار داد و گفت: با اين پول ازدواج كن. سپس پدرم از رسول اكرم(ص) نقل كرد كه فرمود: براى خود تشكيل خانواده دهيد كه براى روزى شما بهتر و مفيدتر است(وسائلالشيعه، انتشارات مكتبةالاسلاميه، ج 14، ص 7).
روايات در اين باره فراوان است كه به همين دو نمونه بسنده مىكنيم.
www.morsalat.com
حكمت غريزه جنسى در بشر:استمرار و بقاى موجودات زنده برخوردار از حكمت و فلسفهاى است كه در اصل وجود آنان بوده است و آفريدگار جهان آن را از دو راه عملى مىكند:
1- از طريق تغذيه و رساندن مواد لازم به بدن براى جايگزينى آنچه از آن به تحليل مىرود.
2- از راه لقاح.
اولى موجب بقاى ذات و خود موجود است و ديگرى وسيله استمرار نوع در بستر زمان است. در اين ميان، حيوانات اصولاً توجهى به ضرورت بقا ندارندو تنها براساس غريزه عمل مىكنندو انسانها هم ممكن است بر اثر غفلت و يا نداشتن ا نگيزه ماندن، در پى عملى شدن عامل بقاى خود نباشند و اين اهمالكارى، قطعا به انقراض نسل آنها خواهد انجاميد.
بدين جهت خداوند حكيم و مهربان، ميل به تغذيه وجنس مخالف را در وجود آنان قرار داد تا اين كه آنها از خوردن و آشاميدن و لقاح، احساس لذت كرده و به انگيزه ارضاى اين خواست طبيعى خود، نسبت به اين دو عمل اقدام كنند و به موجب آن همواره در صدد اجراى عامل استمرار وجود خويش باشند.
- نيرومندى غريزه جنسى:قدرت و قوت بسيار غريزه جنسى و ميل به خوردن و آشاميدن در بشر و تأثير فراوان و غير قابل انكار آن در چرخه زندگى او و نقش بنيادى و بسيار قوى آن در شكلدهى به شخصيت و رفتار و افكار او و سمت و سوىبخشى به تحركات فردى و اجتماعى او قابل انكار نيست و بدين جهت و بر همين مبنا دو مكتب «فرويديسم» و «ماركسيسم» در عرصه حيات فكرى بشرى پديد آمد و هر يك از دو مكتب با بزرگ كردن بيش از حد هر كدام از آن دو خواسته طبيعى و اصالت دادن به آن، همان را پايه و اساس شخصيت و حيات بشرى قرار داده و ساير نيازها و اميال او را بازتاب و برآيندى براى آن به شمار آورد.
در اين ميان غريزه جنسى از قدرت و نيروى فزونترى برخوردار است و حكمت آن هم شايد به جهت وجود زحمات و رنجهايى باشد كه بر اثر اين غريزه براى مرد و به ويژه زن، در باردارى و تربيت و تأمين فرزند پيش مىآيد.
- خطرات شهوتگرايى:ميل به لقاح كه در اصل آفرينش به جهت تأمين بقاى موجودات زنده، در نهاد آنها به وديعت سپرده شد، آن گاه كه در اختيار بشر قرار گرفت، با سوء استفاده از آن، در جهت هلاكت و تباهى او نيز به كار رفت.
اين غريزه، اگر رها شود، همچون موريانه كه بىرحمانه بر درختان تناور هجوم مىآورد و از درون آن را پوك و تهى مىسازد، جسم و جان آدمى را به تحليل برده و رفته رفته به ويرانى و سقوط مىكشاند.
اين غريزه چنانچه در اختيار هوا و هوس بشر قرار گيرد، بلايى كه بر مغز و اعصاب و قواى جسمى و روانى او وارد مىكند به گفته يكى از عالمان سترگ اخلاق و تربيت همچون كارگزار ستمگرى است كه رييس حكومت او را، مطلقالعنان بر جان و مال مردم مسلط كند و او به تدريج تمامى اموال آنان را به زور از صاحبانش گرفته و به مصرف خود رساند وآنها را در بدبختى و دريوزگى رها سازد. ولى اگر تحت فرمان عقل و خرد باشد و مطيع آن گردد، بسان كارگزار عادلى است كه ماليات را عادلانه از مردم مىگيرد و ساير اموال آنان را براى خود آنها باقى مىگذارد و در نتيجه هم دستگاه حكومت اداره مىگردد و خدمات آن متوقف نمىشود و هم مردم به زندگى عادى خود ادامه مىدهند و بدينسان نه تنها غريزه جنسى با وجود سلطه عقل بر آن، اشباع خواهد شد بلكه ساير قواى بدن نيز سالم مانده و با نشاط به وظايف مربوط به خود خواهند پرداخت(جامعالعسادات، ج 2، ص 10).
شهوت جنسى، غريزهاى بسيار مقتدر و بىرحم است كه اگر با بىبند و بارى پيروى شود، تمام قواى انسانى را مقهود خويش مىسازد. نيروى جسمانى و مغز و اعصاب را به سرعت رو به تضعيف ميبرد، ذهن را مسموم، انديشه را مغشوش و قدرت تصميمگيرى و اراده بشرى را تباه مىكند.
پيروى بىبند و بار از اين غريزه، همت آدمى را پست، فكر را نزديكنگر و محدود و شخص را در مواجهه با مشكلات حيات و فراز و نشيبهاى آن ناتوان و عليل مىكند و قلب را كه مىتواند حرم خداوند و جايگاه او گردد، به لانهى شيطان و جولانگاه ابليس تبديل مىسازد.
سخن گرانبهايى از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه آن حضرت فرمودند: «پس از خود از سه چيز بر امت خود نگرانم: گمراهى و انحراف پس از معرفت و هدايت؛ حوادث و وقايع گمراهكننده و شكمبارگى و شهوترانى»(همان، ص 4).
خطر تهاجم فرهنگى و تجاوز به مرزهاى اعتقادى و معنوى ما كمتر از حمله به مرزها و حدود جغرافيايى نيست، كه به مراتب از آن حساستر و مصيبتبارتر است. مقابله با متوليان و لشكريان تهاجم فكرى، همچون مبارزه با متجاوزان ارضى، ضرورت قاطع دارد، استقامت و صبر مىخواهد، قربانى و شهادت لازم دارد، سلاح و مهمات و نقشه و تدبير مىطلبد.
سلاح اين ميدان، اسلحه گرم و سرد نيست، حربه آن، دانش و بصيرت و تقواست كه مسلح شدن به آن، جز با روىگردانى از شهوتپرستى و بىبند و بارى ميسر نيست.
- راه حل اصلى بحران:تعبير از غريزه جنسى و آثار آن بر شخصيت جوانان به «بحران» قلمپردازى و يا بزرگنمايى نيست، بلكه حقيقتى است روشن، براى همه كسانى كه شخصيت جوان را به خوبى مىشناسند و يا خود جوانند و يا دست كم دوران جوانى خود را كم و بيش به ياد دارند.
ابتدا گفتيم حكمت از غريزه جنسى استمرار و بقاى نوع بشر است و لذا سالمترين، بايستهترين و مطلوبترين نوع مواجهه با آن و بهترين راه حل مقابله با آن، ازدواج و نكاح مشروع است. انسان با نكاح به موقع و در وقت نياز - بىآن كه به ديرى يا زودى آن فكر كند - به مقبولترين و كاملترين صورت خود به نيازمندى خويش پاسخ مثبت مىدهد و پيش از آن كه به عواقب و پىآمدهاى آزاردهنده و فشارهاى غريزه به دنبال آن عقدههاى روانى دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن كاسته است و قبل از آن كه انرژى انباشته آن از وجودش سرازير شود و دامنش را آلوده كرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبيعى و مشروع بىاضطراب و نگرانى - فرو نشانده است و اين نخستين توصيه دين در اين مورد است.
رسول اكرم(ص) مىفرمايند: يا معشر الشباب! من استطاع منكم الباه فليتزوج...اى جمعيت جوانان هر كس از شما توانايى ازدواج دارد ازدواج كند...(مستدرك الوسائل، چاپ قديم، ج 2، باوبا مقدمات نكاح، ص 531، ح 21).
از حضرت صادق(ع) روايت شده است كه فرمودند: جاء رجل الى ابى عليه السلام فقال له: هل لك من زوجة؟ قال: لا فقال ابى: ما احب ان لى الدنيا و ما فيها و انى بت ليلة و ليست لى زوجة. ثم قال: الركعتان يصليهما رجل متزوج افضل من رجل اعزب يقوم ليله و يصوم نهاره. ثم اعطاه ابى سبعة دنانير ثم قال: تزوج بهذه. ثم قال ابى: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: اتخذوا الاهل فانه ارزق لكممردى به محضر پدرم - كه درود خدا بر او باد - رسيد، آن حضرت به او فرمود: آيا همسرى دارى؟ عرض كرد: نه! پدرم فرمود: من دوست ندارم همه دنيا و آنچه در آن است از آن من باشد در حالى كه يك شب را بىهمسر، سر به بالين گذارم! سپس فرمود: دو ركعت كه مرد زندار به جاى آورد بهتر است از مرد بىهمسرى كه شبش را به نماز قيام كند و روزش را با روزه تمام كند. آن گاه پدرم هفت دينار داد و گفت: با اين پول ازدواج كن. سپس پدرم از رسول اكرم(ص) نقل كرد كه فرمود: براى خود تشكيل خانواده دهيد كه براى روزى شما بهتر و مفيدتر است(وسائلالشيعه، انتشارات مكتبةالاسلاميه، ج 14، ص 7).
روايات در اين باره فراوان است كه به همين دو نمونه بسنده مىكنيم.
www.morsalat.com
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}